| امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 24 برچسب ها : حاج فردوسی, منهاج فردوسیان, رهبر معنوی, رسم الخط, سیروسلوک, سیر و سلوک, عرفان, نرم افزار, اپلیکیشن منهاج فردوسیان, اپلیکیشن حاج فردوسی, استاد اخلاق, استاد عرفان, درس اخلاق, معارف ناب, کمال واقعی, سعادت ابدی,
[ چهارشنبه 9 اسفند 1396 ] [ 15:03 ] [ بهرام حسینی ] مژدهای به: علاقهمندان به تکامل فردی؛ مشتاقان کمال واقعی؛ جویندگان سعادت ابدی؛ سالکان وادی سیر و سلوک؛ تشنگان معارف ناب اسلامی؛ خستگان صحراهای حیرت؛ پیکارکنندگان با نفس امّاره؛ لطمهخوردگان از وساوس شیطان؛ محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛ نرمافزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد. لینک دانلود از سایت: https://goo.gl/kcyckh امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 29 برچسب ها : منهاج فردوسیان حاج فردوسی رهبر معنوی سیروسلوک, سیر و سلوک, عرفان, نرم افزار, اپلیکیشن منهاج فردوسیان, اپلیکیشن حاج فردوسی, استاد اخلاق, استاد عرفان, درس اخلاق, معارف ناب, کمال واقعی, سعادت ابدی,
[ سه شنبه 17 بهمن 1396 ] [ 18:30 ] [ بهرام حسینی ] سخنان حاج فردوسی گرچه ساده است اما پر از پند و اندرز است و همیشه طراوت و تازگی دارد. امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 17 برچسب ها : حاج فردوسي,امام زمان(عج),تبلیغ,قوانین,موفقیت,منهاج فردوسيان,نظام تربیتی,قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر,بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد,طلاق, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف,صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ يکشنبه 8 بهمن 1396 ] [ 14:13 ] [ بهرام حسینی ] سلام حاج آقا ببخشید میخواستم چند دقیقه وقت شما رو بگیرم. دختری هستم که حدود ۲۴ سال سن دارم. تو خانوادهای زندگی میکنم که از زمانی که چشمم به این دنیا افتاده پدر و مادرم با هم اختلاف داشتن و مدام جنگ و دعوا بوده. برادری دارم که که مدام در حال پول قرض کردن از مردمه و هر بار با دروغهایی که سرهم میکنه از مردم پول میگیره و پس نمیده. سر هیچ کاریم نمیره و بارها قصد تجاوز به ما داشته و کارهای دیگهای کرده که … من خیلی سختی کشیدم تو خانواده همه از من خیلی توقع دارن از همه لحاظ طوری که دیگه بریدم. وقتیم که خواستگار برام میاد چون یکی از خواهرام یک سال از من بزرگتره قیامت به پا میشه درحالیکه وقتی خواستگار براش میامد حتی اجازه نمیداد خواستگاری پا توی خانه بذاره حالام دیگه خواستگاری نداره ولی با داد و بیداد نمیذاره منم ازدواج کنم حتی خانواده رو تهدید میکنه اگه این زودتر از من ازدواج کنه من خودم رو میکشم و خیلی مشکلات بیشتر از این دارم طوری که حتی دیگه اعتمادم رو نسبت به خدا از دست دادم. همش میگم خدایا تو میبینی و هیچ کاری نمیکنی. من شاگرد یکی از بزرگان که شاگرد بزرگایی مثل آیت الله بهجت، حاج اسماعیل دولابی و خیلیهای دیگه بوده بودم ولی حالا ترک کردم و حتی بعضی وقتا راحت گناه میکنم، خیلی از زندگی خسته شدم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باسمه تعالی سلام علیکم این طور مشکلات، نیاز به مشاورهی حضوری با مشاور خانواده دارد که بنده، نه مشاور خانواده هستم و نه فرصت مشاورهی حضوری دارم. مشاورهی مکاتبهای هم کفایت نمیکند؛ مثلاً از نوشتهی شما معلوم نمیشود شما خیلی خوب هستید که همهی خانواده از شما توقع دارند یا طوری بار آمدهاید که توقعهای معمولی را «خیلی» میشمارید. فقط میتوانم به صورت کلی، چند توصیه داشته باشم. امید است با به کارگیری همین چند توصیه، حد اقل بخشی از مشکلاتتان مرتفع گردد. ان شاء الله ۱. گناه کردن، در همه حال بد است. گناه کردن، شادی و غم نمیشناسد؛ بلکه در هر حالی بد است. گناه کردن، موفقیت و ناکامی نمیشناسد؛ بلکه در هر حالی مذموم است. پس مراقب باشید که شیطان با بهانههای مختلف، گناه را در نظرتان کوچک جلوه ندهد که روسیاه دنیا و آخرت خواهید شد. ۲. با خواهرتان به نرمی گفتگو کنید و ایشان را توجیه نمایید تا از آمدن خواستگار برای شما، ممانعت نکند. به ایشان بگویید که این رفتارها که موجب آزار شما میشود، قطع رحم است و کسی که قطع رحم کند، علاوه بر این که عمرش در دنیا کوتاه میشود، در آخرت، بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید. ۳. خدای تعالی چون «رب» به معنی تربیتکننده است، تمام آنچه میدهد و تمام آنچه میگیرد، به هدف تربیت انسان است. پس به آنچه خارج از ارادهی شماست ـ هر چند خلاف میلتان باشد ـ رضایت بدهید و بدانید که روزی همان محدودیت، با عنایات الهی، به پلههایی برای جهش و ترقّیتان تبدیل خواهد گردید. ۴. اگر نام و نام پدرتان را ارسال کنید، این کمترین در مواقع استجابت دعا، برای حل مشکلاتتان دعا خواهم کرد و امید است خدایی که دعاها را مستجاب میکند، خط بطلان بر دعای گوشهنشینان نکشد. موفق باشید حاج فردوسی امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 33 برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 23 مهر 1396 ] [ 14:3 ] [ بهرام حسینی ] سلام وقتی کسی به انسان ظلمی و یا جفایی می کند انسان بعضاً با او درگیر نمی شود و جوابش را نمیدهد اما میگوید واگذارت کردم به خدا همین و سریع از بحث و درگیری خارج می شود و می گوید خدا و قیامتی هم هست به جایش آنجا حساب می کنم. این یک نوع برخورد با کسی که حقت را خورده یا به تو ظلم کرده. اما نوع برخوردی دیگر را مشاهده کردم جریان فردی که به مالک اشتر آب دهان انداخت، حال اگر ما برای کسی که در حقمان ظلم کرده برویم دعا و استغفار کنیم اینجا تکلیف چه می شود مثلا ما دلمان خوش است اگر فلانی به ما ظلم کرده ما هم برخورد نمی کنیم به جایش قیامت چیزی پاداش به ما می دهند حال اگر برایش دعا و استغفار کنیم دیگه مدعی نخواهیم بود که قیامت چیزی به ما بدهند اینجا تکلیف اون ظلمی که به ما روا شده چه می شود چه جور جبران می شود چه کسی جبران می کند حال قسم اول بهتر است که واگذار کنیم به خدا و روز قیامت باهاش حساب کنیم یا قسم دوم که عفو کنیم یا دعایش کنیم کدام برای ما سودبخشتر است؟ سود اخروی کدام قسم بیشتر است؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باسمه تعالی سلام علیکم برای رسیدن به جواب، به چند نکته توجه فرمایید: نکتهی اول: حکایت رفتار جناب مالک اشتر (ره)، تاریخ است و حدیث معتبر نیست و اثبات درستیاش نیازمند تحقیق تاریخی است. البته برای ادامهی بحث، ما این داستان را راست میشماریم و بنا بر این میگذاریم که راست است و اتفاق افتاده است. نکتهی دوم: برخورد اول، یعنی سکوت و واگذار کردن به خدای تعالی، برخورد اسلامی و توصیهشده است و هر کسی با اندکی تلاش و مبارزه با نفس و کنترل غضب، میتواند به آن دست یابد. نکتهی سوم: به خاطر ندارم برای برخورد دوم، یعنی نمازخواندن و طلب آمرزش کردن برای کسی که به شما توهین یا ظلم کرده، توصیهی شرعیای شده باشد. اگر توصیهای در آیات یا روایات معتبر وارد شده باشد که به صورت روشن و صریح، ما را امر کند به چنین رفتاری، میتوان چنین رفتاری را مستحب شمرد. نکتهی چهارم: شاید آنچه از جناب مالک اشتر گزارش شده، حالی بوده که خود را در آن حال، کوچکتر از مدعی شدن میدیده است. «حال» میآید و میرود و نباید انتظار داشت کسی که در یک برهه از زمان و در یک حال خاص، اقدام به عملی کرده، همیشه و در همهی زمانها، همان واکنش را نشان دهد. پس اگر رفتاری غیر از این رفتار از جناب مالک شنیدید، تعجب نکنید و تضادی در میان این رفتارها نبینید. نکتهی پنجم: آنچه از جناب مالک اشتر (ره) گزارش شده، فعل غیر معصوم است و با توجه به این که در نزد اصولیین، فعل معصوم (علیهالسلام) دلالت بر استحباب نمیکند، فعل غیر معصوم، جای خود دارد و به هیچ وجه نمیتواند مبنای عمل قرار گیرد. نکتهی ششم: زمانی میتوانیم به مقایسه بنشینیم که دو طرف، ثابت و معتبر باشد؛ ولی در سؤال شما، یک طرف با آیات و روایات معتبر، ثابت است ولی طرف دیگر، نیازمند اثبات است. لذا نمیتوان بینشان مقایسه کرد که کدام روش، سودبخشتر بوده و سود اخروی بیشتری دارد. نتیجهی کلام: اگر آیه یا روایتی باشد که عمل جناب مالک را توصیه کرده باشد، میتوان این نحوه عمل کردن را مستحب شمرد و الا، مستحب شرعی نیست و نمیتوان به استناد فعل غیرمعصوم، مستحب شرعی ثابت نمود. و تا زمانی که نتوان آن را مستحب دانست، نمیتوان بین دو نحوه رفتار، مقایسه نمود و بهتر و بافضیلتترش را مشخص کرد. موفق باشید حاج فردوسی امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 31 برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 23 مهر 1396 ] [ 14:3 ] [ بهرام حسینی ] با سلام با توجه به این که شما ضد صوفیه هستید، نظرتان در مورد کتاب حدیقه الشیعه و انتسابش به مقدس اردبیلی و احادیثی که در ردّ صوفیه آورده، چیست؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باسمه تعالی سلام علیکم مبارزه با صوفیه ـ که همچون کِرمهایی از درون، به اعتقادات مسلمین افتادهاند ـ باید با دلایل محکم و روشن باشد و استفاده از هر چیزی که بتوان از آن دستاویزی ساخت، هر چند ضعیف و مخدوش، درست نیست. به عبارت ساده، به خاطر این که با صوفیه مخالفیم، نباید هر چیز که به دستمان رسید را به سمت آنان پرتاب کنیم. مع الاسف این نحوه برخورد را در برخی کتابها و پایگاههای اینترنتیای که علیه فرقهها و صوفیه کار میکنند، شاهد هستیم. به این معنی که از هر چیزی که بتوانند آنان را بد جلوه دهند، استفاده میکنند، غافل از این که گاهی اوقات این سؤال پیش میآید که اگر این امر، عیب است، لابد برای همه عیب است نه فقط برای صوفی بدبخت و نمیشود کاری را بر دیگران عیب بشماریم در حالی که بزرگان خودمان به آن مبتلا هستند. بعد از این مقدمه، به بررسی کتاب «حدیقه الشیعه» میپردازیم. کتاب «حدیقه الشیعه»، سه اشکال پی در پی دارد که موجب شده آن را از ابزاری منصفانه و قوی برای مبارزه یا صوفیه بیاندازد. این سه اشکال عبارتند از: اشکال اول: انتساب این کتاب به مقدس اردبیلی (ره) است. بر طبق تحقیقات برخی محققان که همراه با ارائهی شواهد و مدارک قانعکننده است، این کتاب، تألیف میرمعزالدین اردستانی است و نام اصلی آن، «کاشف الحق» میباشد ولی به جهت جایگاه بلند مقدس اردبیلی (ره) در جامعهی آن زمان، بعد از تغییراتی که در متن کتاب دادند، به نام ایشان مشهور کردند. البته بخش انکار صوفیه در «کاشف الحق» هم نیست و توسط شخص یا اشخاصی ناشناسی به حدیقه الشیعه افزوده شده است. اشکالاتی که در متن آن آمده، نیز انتساب آن به مقدس اردبیلی (ره) را بعید میسازد. احادیث سستی که در این اثر دیده میشود، با شیوهی مقدس اردبیلی (ره) در آثاری مانند «مجمع الفائده و البرهان» ناسازگار است. وقتی میبینیم در این کتاب، روایت محمد بن سنان، صحیح شمرده شده و افسانهی جزیرهی خضراء پذیرفته میشود، در میمانیم که چگونه شخص تیزنگری چون مقدس اردبیلی (ره)، که به همهچیز با دقت مینگرد و در هر مسألهای عالمانه ورود میکند و روایات بعضی از رجال حدیث، که دیگران قبول کردهاند را سست و بیپایه میشمارد، خودش در این ورطه گرفتار آمده و حکایتها و روایتهای بیپایه را پذیرفته و نشر داده و به افسانهها، مُهر قبول زده است. اشکال دوم: به فرض این که از اشکال اول به هر نحوی خلاص شویم و این کتاب را از آثار مقدس اردبیلی (ره) بشماریم، اشکال بعدی رخ مینماید. اشکال دوم این است که این کتاب در قرن دهم یا یازدهم هجری قمری تألیف شده و کتابهای قرن ششم هجری به بعد، کتاب واسطه شمرده میشود یعنی باید حدیث خود را از کتابهای قبل از قرن ششم آدرس بدهند. اگر کتابی حدیثی در قرون بعد از قرن ششم تألیف شده باشد ولی احادیثش در مجامع روایی قبل از قرن ششم نباشد، به آن احادیث اعتنا نمیشود. روایاتی که در ردّ صوفیگرایی و فلسفه در این اثر گرد آمده، در هیچ یک از منابع پیشین وجود ندارد و حدیقه الشیعه نخستین منبع است و تمام کتابهای بعدی، از آن گرفتهاند. این اشکال، از اشکال اول، سختتر است و ضربهای که به ارزش این کتاب برای استناد در مقابل صوفیه میزند، بسیار سنگینتر از اشکال اول است. اشکال سوم: در دلالت لفظ «صوفی» است. به این معنی که منظور از «صوفی» در این احادیث، آیا هر کسی است که خود را به لفظ «صوفی» میخواند یا فقط منحصر به صوفیهی آن زمان است که ناصبی بوده و به روشنی، نهری آلوده در مقابل چشمهسار زلال معارف اهل بیت طاهرین (علیهمالسلام) جاری میساختند؟! در این شکی نیست که افرادی مانند حسن بصری، سفیان ثوری، فضیل عیاض، حسین بن منصور حلاج و ابویزید بسطامی، راهزنانی بودند که بر راه معارف الهیه کمین کرده و موجب گمراهی گروهی میشدند؛ لذا این احتمال هست که روایات شریفه، در رد و مذمت این افراد و پیروانشان صادر شده باشد؛ اما شامل افرادی مانند صوفیهی سلطانعلیشاهی (گنابادی)، صفیعلیشاهی، کوثرعلیشاهی، مطهرعلیشاهی و نظایر اینها که خود را شیعهی دوازدهامامی میشمارند، نگردد. بر طبق قاعدهی «اذا جاء الاحتمال، بطل الاستدلال» در چنین موقعی، نمیتوان به قطع و یقین، یک طرف را اثبات کرده و طرف دیگر را منتفی دانست. پس اشکال سوم بر بخش انکار صوفیه در کتاب «حدیقه الشیعه» این است که معلوم نیست منظور از «صوفی» به طور دقیق، چه کسی است؟ آیا منظور ائمهی طاهرین (علیهمالسلام)، ناصبیهایی هستند که نام خود را «صوفی» گذاشته و به این نام مشهور شدهاند یا منظورشان اعم است و امروزه شامل صوفیان شیعه، هر چند از محبان خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) باشند نیز میگردد. بعد از این سه اشکال اساسی و پی در پی، استدلال به روایات کتاب «حدیقه الشیعه» پاسخگو نیست و نمیتواند حربهی محکمی بر پیکرهی تصوف باشد. راهی که ما در پیش گرفتیم و بسیار خوب نتیجه داد، این بود که به جای حمله به «صوفی»، شاخصهای «تصوف» را مشخص کنیم، سپس هر شخصی، در هر منصب و لباسی که آن شاخصها را داشت، به همان اندازه «صوفی» بشماریم. «صوفی» در اصطلاح ما، به معنی «منحرف از تشیع ناب» است. وقتی شاخصهای صوفی مشخص گردید، برخی منبریهای مشهور را یافتیم که بعضی از این شاخصها را داشتند! برخی از روحانیون محترم در بطن حوزهی علمیهی قم را یافتیم که بعضی از این شاخصها را داشتند! برخی از مدیران ارشد حکومت را یافتیم که بعضی از این شاخصها را داشتند! حتی برخی مراجع معظم تقلید را یافتیم که بعضی از این شاخصها را داشتند! سپس کمر به حذف اعتقادات انحرافی و اعمال اختراعی ـ که به اختصار به آن «صوفیه» میگوییم ـ بستیم و از اینجا بود که با زمین و زمان درگیر شدیم. وقتی تصمیم گرفتیم به جای «صوفی» بدبخت، با «تفکرات صوفیانه» مبارزه کنیم، فهمیدیم که فقط «خانقاه» آلوده نیست بلکه بعضی «هیأت»ها و «مسجد»ها هم به «تفکرات صوفیانه» آلوده است. فهمیدیم که فقط ذهن آن مردک سبیلبلند آلوده نیست، بلکه ذهن بعضی صاحبان رسالهی توضیح المسائل هم به «تفکرات صوفیانه» آلوده است. این نگرش، منجر شد که جنس مبارزهی ما با صوفیه، با جنس مبارزهی دیگران با صوفیه، فرق اساسی پیدا کند. به این دلیل است که تحرکات ضدصوفیانهی ما با مبارزات تمام کتابها و پایگاههای اینترنتی ضدصوفیه، متفاوت است. آنان فرد مشخصی را مانند مترسک در جایی میکارند و به او سنگ میزنند ولی ما، تفکر انحرافی یا عمل اختراعی را میکاریم و به آن سنگ میزنیم. به همین دلیل است که صدر و ذیل حوزه و حاکمیت از آنان حمایت میکند، ولی به نحوهی مبارزهی ما، روی خوش نشان نمیدهد؛ چون طیف وسیعی از خودیها را شامل شده و مایهی آزردگی خاطرشان گردیده است. امید است خدای تعالی ما را در راه رضای خودش استوار بداراد. موفق باشید حاج فردوسی امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 32 برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 23 مهر 1396 ] [ 14:2 ] [ بهرام حسینی ] سلام در کتاب عرفان اسلامی روایتی دیدم که رابطه علم و حکمت و عرفان را به خوبی روشن میسازد و عارفان را به روشنی، نجاتیافتگان دریای متلاطم دنیا میشمارد، نظر شما در مورد این حدیث شریف چیست؟ عن الامام العارفین على (ع): «العلم نهر و الحکمه بحر و العلماء حول النهر یطوفون و الحکماء وسط البحر یغوصون و العارفون فى سفن النجاه یسیرون» ترجمه: امام عارفان على (ع) میفرماید: علم (مانند) نهر است و حکمت (مانند) دریا و دانشمندان پیرامون نهر (علم) طواف مىکنند و حکیمان در وسط دریا (حکمت) غواصى مىکنند و عارفان (اهل معرفت و شناخت) در کشتى نجات، سیر مىکنند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باسمه تعالی سلام علیکم روش ما در تبیین روایات، این است که نخست از حدیث بودن آن مطمئن میشویم تا دچارِ «سرِ بیصاحبْ تراشیدن» نگردیم. این کلام که به امیر المؤمنین (علیهالسلام) نسبت میدهند، در هیچیک از منابع معتبر شیعه و عامه نیامده است. تنها منبعی که برایش یافتیم، کتاب «المستطرف فی کلِّ فنٍ مستظرَف» اثر «شهاب الدین محمد بن أحمد أبی الفتح الأبشیهی» (٧٩٠ ـ ٨۵٢ هـ . ق) است. این کتاب، نه تنها از منابع معتبر حدیثی شیعه نیست بلکه از منابع ضعیف حدیث عامه هم محسوب نمیشود! پس استشهاد به این سخن، از اساس اشتباه است و کسانی که با ادبیات غالب بر روایات ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) آشنا هستند، به روشنی میفهمند که این سخن، نمیتواند از امیر بیان (علیهالسلام) باشد. جا دارد بر برخی آقایان محترم که خودشان را عالم شیعی میشمارند؛ ولی در نشر و بسط مباحث عرفانی، از چنین روایتهای بیاساسی استفاده میکنند، تأسف بخوریم. موفق باشید حاج فردوسی امتیاز بدهید : | امتیاز : 0 موضوع : | بازدید : 31 برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 23 مهر 1396 ] [ 14:1 ] [ بهرام حسینی ] .: Weblog Themes ByWeblogSkin :.
| |